موفقیت در زندگی

چگونه در زندگی موفق باشیم، عنوانی کلیشه ای. موف...

موفقیت در زندگی

چگونه در زندگی موفق باشیم، عنوانی کلیشه ای.

موفقیت برای هر کسی می تواند معانی مختلفی داشته باشد. برای برخی، به دست آوردن ثروت هنگفت می تواند موفقیت آمیز باشد.

برای دیگران، داشتن روابط خوب با همسر، والدین، فرزندان می تواند موفقیت آمیز باشد.

باز هم برای برخی، دستیابی به اهداف زندگی مانند نوشتن یک رمان، انتشار آهنگ، کسب مدال طلا، به دست آوردن آن شغل رویایی و غیره می تواند موفقیت آمیز باشد.

اما، هر تعریفی که از موفقیت دارید، باید بپذیرید که اساس همه نسخه‌های موفقیت ما شادی است.

همه ما دنبال خوشبختی می دویم.

اما قوانینی برای شاد بودن در زندگی وجود دارد.

وقتی پیروی از این قوانین را متوقف کنیم، زندگی ما تبدیل به یک تجربه دردناک، یک خاطره بد می شود.

بسیاری از ما نمی دانیم قوانین چیست و به همین دلیل مدام با شیوه زندگی خود اشتباه گرفته می شوند.

علاوه بر این، آنها در بیشتر عمر خود با قوانین اشتباه زندگی می کنند.

این قوانین غلط آنقدر در جامعه ما گسترده شده است که ما هرگز آنها را زیر سوال نمی بریم و کورکورانه از آنها پیروی می کنیم زیرا همه از آنها پیروی می کنند.

این چند قانون ذکر شده در اینجا بیشتر شبیه اصولی هستند که شما را به داشتن یک زندگی خوب راهنمایی می کنند، یک زندگی شاد تا هرگز در پایان سفر خود پشیمان نشوید.شکل گیری شخصیت


 عمل، قبل از احساسات.

    یکی از قوانین اشتباه اصلی که برای موفقیت در زندگی بر اساس آن زندگی می کنیم این است که منتظر انگیزه یا احساسات خوب برای انجام کار خود هستیم.

    قبل از شروع یک پروژه یا ادامه یک پروژه، باید حتی برای شروع یک احساس خوب یا انگیزه داشته باشیم.

    چرا؟

    چون در فیلم ها نشان داده می شود یا در داستان ها نوشته می شود که وقتی انسان میل شدید به داشتن آنچه می خواهد داشته باشد، می تواند در زندگی به هر چیزی برسد.

    اما، شما نمی توانید هر روز احساسات خوبی داشته باشید.

    اگر طبق این قانون زندگی می کنید، اغلب قبل از شروع کار می گویید که امروز حوصله کار کردن ندارید. شما روحیه ندارید، به جای کار، دوست دارید بازی کنید، زندگی خسته کننده است و غیره.

    بعلاوه، اگر قبل از شروع کار، خبر بدی داشته باشید، به احتمال زیاد در گوشه اتاق خود فرو می روید و خدا را نفرین می کنید که بدشانس هستید و خدا شما را دوست ندارد.

    این به این دلیل است که شما بر اساس احساسات خود زندگی می کنید.

    شما فقط کارهایی را انجام می دهید که احساساتتان به شما می گوید انجام دهید.

    البته در روزهای خوب که احساس شادی و امید می کنید فراتر از حد خود کار می کنید و زندگی زیبا و شاد به نظر می رسد.

    اما، این هرگز برای مدت طولانی ادامه نمی یابد زیرا "احساسات خوب" یا انگیزه شما هر روز ظاهر نمی شود.

    راز این است که احساسات خوب پس از اقدام به وجود می آیند.

    هنگامی که وظیفه خود را انجام می دهید، با وجود اینکه تمایلی به انجام آن ندارید، احساسات خود را تحریک می کنید و در این روند، شروع به دوست داشتن آن می کنید.

    بنابراین اولین قانون این است که اگر کار درستی است، با وجود احساساتی که دارید آن را انجام دهید.

    اگر کار درستی نیست، آن را انجام ندهید.رزومه انگلیسی


    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...